انتخابات ایران فردا برگزار می شود و رقابت بین سه نامزد است. اگر جلیلی پیروز شود، برای همه بسیار بد خواهد بود. اینها نتایج محتمل هستند:
در دور دوم قالیباف یا جلیلی مقابل پزشکیان:
با توجه به جو جامعه و خشم عمومی احتمالا میزان مشارکت در دور دوم مشابه دور اول خواهد بود چون افرادی که در دور اول رای نمی دهتد به دلایل ایدئویوژیک این تصمیم را گرفته اند و احتمالا در دور دوم هم تغیری در نگرش آنها ایجاد نشود. بنابراین و با توجه به آخرین نظرسنجی ها احتمالا نماینده محافظه کاران پیروز می شود.
در دور دوم قالیباف در مقابل جلیلی:
بر اساس نظر سنجیها آرای جلیلی بیشتر از قالیباف هست و در جایگاه دوم قرار دارد. اما برای جلوگیری از جلیلی، بخش قابل توجهی از آرای پزشکیان در دور دوم احتمالا به قالیباف خواهد رسید و احتمالا او در دور دوم برنده شود.
برای ایجاد یک تغیر اساسی اجتماعی بایستی یک تشکل اجتماعی شکل بگیرد. تشکلهای اجتماعی تاثیرگذاری دراین برهه در ایران وجود ندارند. تمام مخالفین نظام در رد آن اتفاق نظر دارند اما در اینکه بعد از آن چه اتفاقی بایستی رخ دهد اختلاف دارند. پس جامعه ایران به توانایی ایجاد و گسترش تشکلهای اجتماعی نیاز دارد. برای این منظور بایستی اپوزیسیون قوی در داخل و خارج شکل بگیرد.
مهم است که چه توقعی از اپوزیسیون باید داشت. اگر اپوزیسیون به قدرت برسد بایستی به اداره مملکت بپردازد. سپس سوال است که آیا اپوزیسیون فرصت اداره جامعه به شیوه ای که می خواهد را خواهد داشت؟ و یا در هر قدم با مانع مواجه خواهد شد؟ بر اساس تجربیات گذشته مورد دوم محتمل تر است.
به عقیده من در این برهه اپوزیسیون بایستی بر ایجاد تشکل های اجتماعی متمرکز شود که برای تغیرضروری است. این چیزی است که اپوزیسیون بایستی بسازد. اگر آنها در انتخابات برنده شوند پیش بینی می شود با وجود موانع، نه زمینه را برای ایجاد تشکلهای اجتماعی می توانند ایجاد کنند و نه فرصت خواهند یافت تا کشور را به شیوه ای که می خواهند اداره کنند.
وقتی مردم اپوزیسیون را برای اداره کشور انتخاب می کنند انتظار تغیر دارند. سوال اینجاست که آیا ابزار لازم برای این کار را دارند. فکر می کنم این ابزار بایستی ساخنه شوند.
آپدیت 1:
این می تواند حرکت قابل توجهی برای اپوزیسیون باشد:
به علت خشم اجتماعی، اگر بخشی از جامعه تصمیم بگیرد در انتخابات شرکت کند اما بخش دیگر این کار را نکند باعث دودستگی در اپوزیسیون می شود. که نتیجه بسیار بدی است. بسیار بهتر است که این دوگانگی در حاکمیت اتفاق بیوفتد. جلیلی و قالیباف سیاست های بسیار متفاوتی دارند. برای اثبات این موضوع می توان به عدم ایجاد ائتلاف بین دو رقیت اشاره کرد. اپوزیسیون می تواند باعث گسترش این اختلاف دیدگاه در حاکمیت شود. اگر پزشکیان و یکی از محافظه کاران به دور دوم روند باعث اتحاد در حاکمیت و دوگانگی در اپوزیسیون می شود. بسیار بهتر است اگر اپوزیسیون (از جمله طرفداران پزشکیان) عقیده خود را با عدم شرکت در رای گیری ابراز کنند. در این برهه اپوزیسیون به رای احتیاج ندارد به توانایی ایجاد تشکل های اجتماعی نیاز دارد.
آپدیت 2:
یک کارزار برای حمایت از پزشکیان ایجاد شده است. با امضا این کارزار بجای شرکت در انتخابات رسمی، طرفداران او حمایت خود را از او ابراز می کنند و همزمان مخالفت خود را با شیوه انتخابات رسمی نیز بیان می کنند. این نمایش قابل توجهی هم از قدرت و همبستگی اجتماع طرفداران پزشکیان می باشد.
این یک بازی شطرنج است.
آپدیت 3:
انتخاب جلیلی به نفع هیچ گروهی نیست. تلاطم و تنش در فاصله بین حمله به سفارت ایران و سپس حمله موشکی ایران و پاسخ اسرئیل را بایستی به یاد آورد. مملکت تقریبا تعطیل بود. در چنین تلاطمی فعالیت اقتصادی نمی توان داشت. اگر جلیلی انتخاب شود با توجه به شرایط منطقه این تلاطم تقریبا همیشگی خواهد بود.
با انتخاب جلیلی بهترین شرایط زمانی است که ایران در فضای بین جنگ و غیرجنگ قرار دارد (که فعالیت اقنصادی تقریبا تعطیل است) و بدترین شرایط یک جنگ تمام عیار است.