به عمد در مورد انتخابات ایران چند روزی چیزی ننوشتم که این برداشت ایجاد نشود که در تلاش برای کم کردن مشارکت در انتخابات هستم که ترجمه دقیق آن ریاست جمهوری جلیلی می بود. اما مشتاق بودم ببینم وقتی صحنه به شیوه ای چیده شده که همه چیز در جهت تعدیل شکست دور اول نظام هست، پاسخ اپوزیسیون چه هست.
خامنه ای چند روز پیش عنوان کرد که افرادی که رای ندادند مخالف نظام نبودند. صحبتی که برای اپوریسیون مضحک بود. اما متاسفانه این حرف بسیار محاسبه شده گفته شده بود. امروز اگر اپوزیسیون ادعا کند آن درصدی از جامعه که در دور دوم برخلاف دور اول به پزشکیان رای دادند یک رای نه دیگر به نظام بود، این صحبت چه تفاوتی با حرف “مضحک” خامنه ای دارد؟ وقتی اپوریسیون چنین روشن با هرگونه رای دادن مخالفت می کند هر رای به حساب نظام گذاشته خواهد شد. در حالی که خطر جلیلی بسیار جدی بود و بخش قابل توجهی به این خطر اذعان کرده بودند همه چیز آماده بود که دستاورد دور اول که اکثریت رای ندادند درفقط یک هفته تا حدی از دست برود. در حالی که حکومت برای دور دوم برای تعدیل شکست دور اول شطرنج بازی می کرد پاسخ اپوزیسیون چه بود؟ آنها بیانیه صادر می کردند. در حالی که اپوریسیون چند دسته شده بودو بخشی از افرادی که در ایران زندگی می کردند نگران تاثیرات ریاست جمهوری جلیلی بر زندگی خود بودند اپوزیسیون خارج نشین به کلی آنها را از خود راند.
متاسفانه دور دوم از چند جهت برای اپوزیسیون شکست بود. اولا نشان داد تمایل آنها برای پیشبرد روند استراتژیک محدود است. در یک اقتصاد نفتی اپوزیسیون بیانیه ای به هیچ نتیجه ای نخواهد رسید. دوم نشان داد بخشی از اپوزیسیون تشابه غیرقابل انکاری با رویکرد جلیلی دارد. سیاست یعنی توان چانه زدن با افرادی که منافع دیگری را دنبال می کنند. به این مفهوم جلیلی دیپلمات نبود. در مذاکرات هسته ای خاطره تعریف می کرد، از موضوع اصلی طفره می رفت و در نهایت یک پوشه حاوی دیدگاه خودش را روی میز می گذاشت و می رفت. این رویکرد تمامیت خواه که اگر گروهی با 100% مواضع من موافق نباشد به کلی از مذاکره با او امتناع می کنم، متاسفانه در بخشی از اپوزیسیون به همان شکل و به دقت انجام شد.
طبق تعریف اصلاحات یعنی ایجاد تغیر در چارچوب حکومت. اپوزیسیون قطعا با 100% مواضع آنها موافق نخواهد بود اما اگر در 20 تا 30 % مواضع هم قابلیت مذاکره وجود داشته باشد بایستی از این پتانسیل استفاده کرد. اگر اپوزیسیون توان پیشبرد این مذاکرات را نداشته باشد در آینده اگر دولت تشکیل دهد توان چانه زدن با قدرتهای جهانی را نخواهد داشت.
اپوزیسیون ایران نشان داد به هیچ وجه آماده تغیرات اساسی نیست. اما دستاورد این انتخابات برای اپوزیسیون این بود که نشان داد بایستی از شیوه بیانیه ای به اقدامات استراتژیک تغیر تاکتیک دهد.
آپدیت 1:
پس از هر شکست بایستی صحنه را بررسی کرد تا از انجام دوباره آن در آینده جلوگیری شود.
اپوزیسیون دردور دوم در موقعیت دشواری بود. از یک طرف بی اعتنایی به تاثیرات ریاست جمهوری جلیلی بر زندگی افرادی که در ایران زندگی می کنند بخشی از جامعه را از اپوزیسیون خارج نشین دور می کرد. از طرفی فاصله ای بین اصلاح طلبان که تنها گروهی از تغیرطلبان هستند که در تعامل معتی دار با حکومت هستند ایجاد می کرد. اما رای دادن هم تصمیم ساده ای برای اپوزیسیون نبود. پس در واقع حکومت اپوزیسیون را در موقعیتی قرار داده بود که بدون توجه به اینکه چه پاسخی بدهد بخشی از پیروزی دور اول را از دست بدهد و شرایط را تعدیل کند. اپوزیسیون از سوی دیگر هیچ برنامه ای نداشت.
در افتصاد نفتی که به مردم متکی نیست، برای ایجاد تغیر دوری از سیستم حکومت راه گشا نیست. وفتی دو سیستم هستند که هیچ ارتباطی با هم ندارند طبیعتا نمی توان انتظار داشت سیستم اپوزیسیون بر سیستم حکومت تاثیر معناداری بتواند داشته باشد. اطلاحات اشتراک بین این دو سیستم است. اگر رویکرد های پیشین به نتیجه ای نرسیده است بایستی روش را تغیر داد. اما بستن اشتراک قطعا راه گشا نخواهد بود. یکی از عمده ترین تلاشهای حکومت بستن این اشتراک بود. و اپوزیسیون در این تله گرفتار شد.
از انجایی که هیچ گروه اپوزیسیونی به تنهایی نمی تواند اکثریت جامعه را همراه خود کند، می توان به اتحاد گرایشهای مختلف اپوریسیون برای ایجاد یک دموکراسی که آن گرایشها احزاب آن را تشکیل خواهند داد امیدوار بود . چون هر تلاش از هر طیف اپوزیسیون برای برهم زدن این اتحاد با همراهی بخش عمده ای از جامعه همراه نخواهد بود. و بنابراین بجای اینکه آن دسته خود را در برابر بخش قابل توجهی از جامعه بگذارد آنها چاره ای جز همراهی با دیگر گروها برای ایجاد یک دموکراسی واقعی نخواهند داشت.