در هر مبارزه برای تغیر دو بخش وجود دارد. یکی تقابل با ساختار موجود و دیگری ایجاد ساختارهای جدید برای جایگزینی آن ساختارهای قدیمی. بخش اول در هر جنبش اجتماعی یافت می شود. اعتراضاتی که پس از ایجاد بخش اول، از ایجاد بخش دوم امتناع می کنند به آشوب و هرج و مرج منتهی می شود. پس از ارسال پیام واضح در دور اول نیاز است در دور دوم، قدم دوم برداشته شود نه اینکه قدم اول دوباره انجام شود. برای به پیش رفتن به وضوح بایستی از درجا زدن امتناع کرد. تحریم دور دوم هیچ دستاوردی بیش از آنچه در دور اول بدست آمد ندارد.
تحریم دور دوم در بهترین شرایط یک در جا زدن است. افرادی در جنشهای اجتماعی به رهبران گروه تبدیل می شوند که یک قدم جلوتر از بقیه حرکت کنند. برای پیش رفتن چه فرصتی بهتر از زمانی که دیگران تصمیم گرفته اند به پیش نروند.
آپدیت 1:
در جنبشهای اجتماعی که برای گذار برای دموکراسی تلاش می کنند وجود چندین نگرش فکری حیاتی است. در واقع احزابی که در یک انتخابات آزاد بایستی با یکدیگر رقابت کنند و به کلی برای یکدیگر چالش ایجاد کنند، در زمان مبارزه برای ایجاد آن دموکراسی بایستی با یکدیگر همکاری کنند. پس بایستی چندین خط فکری با چندین رهبر در یک جنبش اجتماعی وجود داشته باشند. وگرنه جنبشی با یک رهبر بسیار مقتدر تقریبا حتما به یک دیکتاتوری جدید می انجامد.